به گزارش راهبرد معاصر؛ مردم ما همواره از فاطمه (س) دم میزنند هرسال دهه ها برایش می گیرند و صدها هزار مجلس روضه و منبر و جنبش وعزا به خاطرش بر پا می کنند و از کرامت و بزرگی اش مدح ها میگویند وگریه ها و ذکر مصیبت ها و لعن و نفرین ها برکسی که بروی آزار رسانده است ...و با این همه امروز شاهدیم که چهره روشن اوهمچنان کاملا" شناخته شده نیست و ویژگیهای شخصیتی و اخلاقی و فکری ایشان به عنوان الگوی زنان وبلکه کل بشریت همچنان دور از دسترس است مسلمان امروزبویژه زن جامعه ما که می خواهد هویت بیابد وخود را تعالی بخشد نمی تواند بی نیاز از فاطمه (س) باشد و نسبت به شناخت آن بزرگوار بی تفاوت بماند.
اگر در یک مطالعه تاریخی به دنبال شناخت یک شخصیت باشیم ،شناخت اندیشه و حیات او اولین و مهمترین قدم است چگونه میتوان مدعی بود که انسانی را می شناسیم در حالی که نه از اندیشۀ او آگاهی داریم و نه از شرح حال و تحولات و تصادماتی که با حوادث داشته و رنگهایی که گرفته و سرزمینهایی که رفته و آنچه را که از دست داده ویا به دست آورده است .
طبیعی است که بهفرض وجود موضعگیری تاریخی و تکاملی در یک شخص،زندگی فردی آن کنار زده میشود و برعکس، کسی که شاخصههای او نشان از صفات فردگرایانه دارد، دیگر شخصیت تاریخی نیست. شخصیت تاریخی، شخصیتی است که حضور وعدم حضورش در جریان تاریخ و تکامل جوامع بشری مؤثر باشد.
اما مأخذ ومنابع سرشاری که به نام تاریخ در دست داریم به معنی علمی کلمه تاریخ نیست بلکه مواد مصالح تاریخ است که باید با روح علمی و منطق جدید و روش دقیق و فنی علم تاریخ ،از آن بنایی مستحکم و درست ساخته شود و از آن میان روح تاریخ اسلامی و با نتیجه ، روحیۀ اسلام و توانایی و استعداد وی نمودار شود و جایگاه آن در سلسله ممتد حیات بشری و تحولات و تبدلات تمدنهای گوناگون و حیات و ممات ادیان و افکار و نهضت ها و گرایش های انسانی مشخص گردد.
اهمین پرداختن به سیره حضرت زهرا (س)
بنابراین پرداختن به تاریخ اسلام و شخصیتهای مؤثر در آن نیز با توجه به چنین دیدگاهی امری کاملا" ضروری بنظر می رسد . در واقع رفت و آمد میان حافظه مذهبی و تاریخ مذهب تنها راه و لااقل یکی از اشکال ممکن شکل دادن به وجدان تاریخی است. هیچ راهی به جز این رفت و آمد باقی نمی ماند؛ از اسطوره به تاریخ و از تاریخ به اسطوره، از امروز به دیروز و برعکس. حتی اگر تاریخ درسی ندهد نزاع بین درس های مدامی که می خواهیم از آن بگیریم مفید است و مشروع و ضروری.
از مستندات تاریخی مربوط به سیرهنگاری حضرت زهرا(س) و آنچه که امروز در دسترس ماست اطلاعات چندانی قابل استخراج نیست و آنچه در روایات هم از ایشان نقل میشود، بیشتر به ابعاد فردی زندگی ایشان اختصاص دارد و کمتر ابعاد اجتماعی و علمی ایشان مورد تأمل قرار گرفته است. به نظر می رسد که علت این امرریشه در سنت سیرهنگاری اعراب دارد که اغلب در مورد زندگی زنان و بویژه دختران چیزی نوشته نمیشد. در مورد زنان بزرگ تاریخ شیعه مانند حضرت زینب (س) و حضرت معصومه(س) هم از جهت مستندات تاریخی، چنین خلاء بزرگی وجود دارد.
اما آنچه که در آثار مختلف به آن اشاره شده است سختی و دشواریهای فراوان زندگی حضرت فاطمه(س) است که از کودکی آغاز شد؛ پس از رحلت ابوطالب کفار قریش بر آزردن پیامبر (ص) افزودند. با شدت گرفتن این فشارها حضرت فاطمه (س) نیز با چند تن از زنان به کمک حضرت علی(ع) به مدینه مهاجرت کرد و در جریان نوپای اسلامی و مسیر ساختن جامعه آرمانی گام به گام با پیامبر (ص) همراهی کرد. ایشان در جنگهای بسیاری از جمله احد و خندق حضور داشت وهمچنین هنگام فتح مکه در کنار پیامبر(ص) و همسرش علی (ع) بود و دورانی که مسلمانان در شعب ابی طالب و تحت محاصره شدید اقتصادی به سختی زندگی می کردند را نیز تجربه نمود.
رشد و بالندگی در شرایط سخت و نیز از دست دادن مادر که یکی از رنجهای بزرگ دوران کودکی فاطمه (س) بود، زمینه ساز ایجاد استحکام و قدرت روحی در ایشان شد. به طوری که بعدها در کنار زندگی با علی (ع)، در مقابل محرومیتها و فقر، هیچ گاه کوچکترین ضعفی از خود نشان نداد و اعتراضی ننمود؛ چراکه تنها سرمایه ی شروع زندگی مشترک آنها پول زره ای بود که علی (ع) فروخت و جهیزیه فاطمه(س) تنها یک زیلو، دستاس و کاسه ای چوبی بود.
فاطمه(س) در حالی که پدرش رهبر نهضت و همسرش بزرگترین قهرمان اسلام بود باز هم همچون فقیرترین افراد شهر زندگی می کرد و سختی می کشید و نسبت به جامعه و مردم احساس مسئولیت و وظیفه داشت و در همین راستا با علی (ع) همراهی می نمود.
اساسی ترین نقش آفرینی حضرت فاطمه (س) در عرصه سیاست، اجتماع و فرهنگ جامعه اسلامی در دوران کوتاه حیات ایشان پس از رحلت پیامبر (ص) بوده است. عملکرد سیاسی حضرت زهرا (س) در دفاع از حریم ولایت، پس از دوران رحلت پیامبر اکرم (ص) تا زمان شهادت ایشان، از قسمتهای مهم تاریخ اسلام است .آن زمان از پرمخاطره ترین دوره زندگی ایشان و از جمله سرنوشت سازترین مقاطع تاریخ اسلام بوده است. پیامبر (ص) در نخستین فرصت فراهم آمده پس از هجرت و برای اجرای همه جانبه احکام و قوانین اسلام، حکومت اسلامی تشکیل داد و چون این مهم را منحصر به زمان خود نمی دانست جانشین خود را نیز معرفی کرد. اما پس از رحلت ایشان و به رغم سفارشهای مکررشان به جانشینی امام علی (ع) دیگران به قدرت سیاسی رسیدند و مردم حمایت مؤثر خویش را از امام علی (ع) دریغ کردند. این مسأله و عوامل دیگر موجب شد امیر مؤمنان (ع) از درگیری آشکار با دستگاه حکومت صرف نظر کند اما اساسی ترین واکنش ، را حضرت فاطمه (س) نشان داد.
فضای اجتماعی دوران صدر اسلام
فاطمه (س) در فضای خفقانی که همه اصحاب پیامبر و نام آوران جنگ های حنین و بدر و احد در مدینه خاموش شده بودند ، یک تنه و تنها و باشدت و مقاومت مبارزه می نمود ؛ رویه ای که حتی در دوران کنونی در بین کمتر زنانی دیده می شود. فاطمه(س ) در حالی که هنوز عزادار از دست دادن پدر بود به همراه علی (ع) حتی شبانه به خانه شخصیتهای مؤثر سیاسی انصار و مهاجرین میرفت ،یاران بزرگ پیغمبر را ملاقات می نمود وبه مهره های اصلی آگاهی می داد واز آنها انتقاد می کرد که با انتخاب ابوبکر چه اشتباه بزرگی انجام داده اند و حق جانشینی که پیامبر به علی(ع) داده بود را نادیده گرفته اند. این تلاش های فاطمه(س) با هدف روشنگری و تحلیل کردن و نیز هشدار دادن به فاجعه ی پیش روی جامعه ی نوپای اسلام صورت می گرفت.
فاطمۀ زهرا (س) خود را در برابر امتی میبیند که سرپرست خود را از دست دادهاند؛ پیامبر و رهبر این امت از دنیا رفته است و مردم کسی را که پیامبر به او اعتماد داشت، به رهبری نگرفته و رهایش کردهاند؛ همان کسی که پیامبر دربارۀ او میگفت: ((به خدا سوگند اگر امور خود را به او، و به علی اشاره میکرد، بسپارید، شما را به راه روشن هدایت میکند)).
این مبارزه اجتماعی در ماجرای پس گرفتن فدک ادامه یافت و حضرت فاطمه (س) توانست این درخواست از خلیفه را دستاویزی برای مناقشه دربارۀ مسئله ی بنیادین، یعنی خلافت، قرار دهد و این حقیقت را به مردم بفهماند که تنها گذاشتن علی(ع) و به سوی ابوبکر روی گرداندن، لحظۀ انحراف از مسیر اصلی اسلام بوده است.
سیره سیاسی بانوی نمونه اسلام
روش حضرت فاطمه (س) برای دستیابی به این مقصود این بود که خلیفۀ حاکم را متهم سازد که با تحریف کلام پیامبر به خیانتی آشکار دست زده؛ چراکه ابوبکر در ظاهر با استناد به کلامی از پیامبرکه فرموده بود: ((پیامبران ارثی از خود به جای نمی گذارند مگر صدقه...)) اقدام به غصب فدک نموده بود؛ باغی که فاطمه(س) از پیامبر به ارث برده بود و تنها سرمایه ی زندگی فاطمه (س) و همسر و فرزندانش محسوب می شد و در واقع ابوبکر با این کارقصد داشت که به آنها فشار اقتصادی وارد کند، بنابراین فاطمه(س) تلاش نمود که این حقیقت را برای مردم آشکار سازد و با اینکار به مردم نشان دهد که خلیفه برای پیشبرد منافع خود حتی حاضر است که کلام پیامبر خدا را نسخ کند. در واقع پافشاری فاطمه (س) برای پس گرفتن فدک، جهتی سیاسی داشت و به منظور رسوا نمودن خلیفه صورت می گرفت و بعد اقتصادی آن اهمیت چندانی برای ایشان نداشت.
این تلاش ها درشرایطی از سوی حضرت فاطمه (س) صورت می گرفت که امکان مبارزه مستقیم امام علی (ع) وجود نداشت با این وجود همگان از جمله ابوبکر می دانستند که تا فاطمه(س) حامی علی (ع) است نمی توانند از او بیعت بگیرند و به مقاصدشان برسند؛ چرا که فاطمه (س) در برابر قدرتی که حق نمی دانست کمتر نرمشی نداشت؛ چنانچه تا پایان عمر کوتاه خود موضع قاطع و خشمگینانه اش را نسبت به غاصبان خلافت حفظ نمود.
ابعاد مختلف وصیت نامه حصرت زهرا (س)
حضرت زهرا (س) حتی با وصیت خود پس از شهادت نیز یک کنش سیاسی بسیار هوشمندانه انجام داد. ایشان وصیت کرد که احدی از کسانی که به او ستم کرده اند در تشییع جنازه اش حاضر نشوند و شبانه او را دفن کنند.
در حقیقت، با این وصیت نامه، حربه سیاسی از دست حاکمان وقت گرفته شد؛ چرا که امکان داشت آنها در مرگ فاطمه(س) با مرثیه سرایی و اظهار همدردی، مخالفتها و مبارزات حضرت زهرا (س) را در دفاع از حق امام علی (ع) در جانشینی پیامبر را تحت الشعاع قرار دهند و خلافت غاصبانه خود را در اذهان جامعه برحق جلوه کنند. اما دفن شبانه فاطمه (س) و نامشخص بودن مکان دفن ایشان، این سؤال را در میان امّت اسلامی ایجاد کرد که چرا دختر گرامی پیامبر چنین وصیّت کرده است؟ امام علی (ع) با عمل به وصیّت آن حضرت ، اذهان جامعه را دچار شک و تردید نمود و تا حد زیادی مشروعیت خلیفه وقت را زیر سؤال برد.
مطابق با چنین تصویری، فاطمه (س) زنی است که در سطحی فراتر از زنان جامعه ی هم عصر خود زیسته است و بی آنکه در زندگی خانوادگی درگیر تضادهای نقشی شود، در فضای جامعه ی هم عصر خود به عنوان زنی قدرتمند ظاهر و در جامعه کاملا"شناخته شده بوده است؛ عصری که در آن تنها کا ری که زنان انجام می دادند خانه دارى،مواظبت از شتر، برافراشتن و نگه دارى چادر بود كه معمولا" معلمان آنها مادرانشان بودند.
رفتار متقابل پیامبر (ص) با دخترشان
دراین میان رفتار پیامبر (ص) با دخترگرامی اش فاطمه (س) ، بهترین الگو برای رفتار مردم با دختران و زنان بود . در برخی متون تاریخی تصریح دارد که: «پیغمبر،چهره و دو دست فاطمه را می بوسید ».این گونه رفتار بیش تر از تحبیب و نوازش دختری از جانب پدر مهربانش معنی دارد . «پدری دست دختر خود را می بوسد »؛ «آنهم دختر کوچکش را». چنین رفتاری در چنان محیطی ، یک ضربۀ انقلابی بر خانواده ها و روابط غیر انسانی محیط بوده است . «پیغمبر اسلام دست فاطمه را می بوسد ».چنین رفتاری چشمان کم سوی بزرگان و سیاستمداران و توده ی مردم مسلمان پیرامون پیغمبررا به عظمت شگفت فاطمه می گشاید و بالاخره چنین رفتاری از جانب پیغمبر به همه ی انسان ها و انسان های همیشه می آموزد که از عادات و اوهام تاریخی و سنتی نجات یابند . به مرد می آموزد که از تحت جبروت و جباریت خشن و فرعونیش در برابر زن فرود آید و به زن اشاره می کند که از پستی و حقارت قدیم و جدیدش که تنها ملعبه ی زندگی باشد ، به قله ی بلند شکوه و حشمت انسانی فراز آید!
حضرت زهرا (س) چگونه الگو شد؟
عملکرد اجتماعی حضرت فاطمه (س) در این دوره از تاریخ اسلام، مهمترین الگوی پیش روی ما در مورد چگونگی ایفای نقش اجتماعی یک زن مسلمان در جامعه است. اما الگو بودن فاطمه(س) به چه معنا است؟ او چگونه می تواند الگوی تمام زنان تاریخ بعد از خودش باشد؟ او تنها 18 سال زندگی کرد و اساسا" این عمر کوتاه فرصتی نبود تا بسیاری از حوادث یک زندگی کامل اتفاق بیفتد. اما فاطمه در همان فرصت اندک زندگی نشان داد که می تواند همراه و هم قدم بهترین مرد روزگار باشد و در خود ظرفیتی از درک و شعور و صبر و سلامت ایجاد کند که علی(ع) خود را محتاج فاطمه بداند و از دست دادن فاطمه(س) را «اندوه جاودانه» بخواند، بدون آنکه غلو کرده باشد. پیام زندگی کوتاه فاطمه این است که اگر ملاک، انسانیت و آزادگی و بندگی و فهم و رشد و دانایی و مسئولیت و سازندگی است، چه فرق است میان زن و مرد؟ وجود فاطمه افق گشایی می کند و بر نگاههای مردسالارانه و درجه دومی به زن خط می کشد و زن را همتراز مرد می کند. اگر فاطمه معادل و هم سنگ یکی از بهترین مردان تاریخ است، پس حجت تمام است و راه برای هر زنی باز است که از این بانوی بزرگ و اسوه، تأسی کند و در جامعه خود به وظایف انسانی اش عمل کند و برای رسیدن به تعالی گام بردارد.